مونالیزا به قلم آزاده دریکوندی
پارت دوازده
زمان ارسال : ۲۲۸ روز پیش
روز سوم فروردین هیچکس حوصلهی خودش را هم نداشت. خانوادهی مظفری توی بزرگترین شوک زندگیشان فرو رفته و هنوز هم با آن کنار نیامده بودند. ازدواج پنهانی تنها پسر خانواده... کسی که برای ادامهی نسل و حرفهی خانوادگیشان تمام امیدها را به او بسته بودند؛ به ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
اطلاعیه ها :
❌توجه❌
بیست و چهار ساعت پس از رایگان شدن آخرین پارت مونالیزا، تمام پارتهای این رمان دوباره به حالت ویآیپی بر میگردن.
با احترام
نویسندهی رمان
🔴 مونالیزا رو چجوری سریع بخونم؟🤔
با خرید اشتراک! روی «درخواست عضویت» بزنید یک پیام خودکار حاوی شماره حساب و هزینه ی اشتراک براتون میاد. بعد از واریز، تاریخش رو در جواب همون پیام بنویسید و شما فورا و مستقیم عضو می شید... بعد می بینید که تمام پارت ها براتون به رنگ سبز درمیاد و بدون محدودیت می تونید رمان رو بخونید.
همچنین می تونید تاریخ واریزتون رو هم در کانال تلگرامی
Writers _online
✅ادیت ها و اطلاعیه های رمان هم در همین کانال☝️
بفرستید تا در پی وی کد عضویت دریافت کنید
❌خبر مهم و فوری❌
حالت سکه ای در تاریخ یکشنبه ۱۱ شهریور ماه برداشته و اشتراک رمان نیز افزایش خواهد یافت.
۲۴ ساعت پس از پایان پارت گذاری؛ رمان از حالت سکه ای خارج می شه و دلیلش توی کانال تلگرامی نوشته شده.
با احترام
نویسنده ی رمان
سلام نویسنده ی رمان هستم😅 وَ قراره آخرین اطلاعیه این رمان رو بخونید.
از بیست و پنجم دی ماه تا به امشب با رمان مونالیزا کنارتون بودم... با قصه ای که گاهی شما رو احساساتی کرد و گاهی خندوند و گاهی هم به شما نشون داد خصلت های ناپسند چقدر می تونن آزار دهنده باشن!
در کنار شما لحظات فوق العاده ای داشتم که به من نشون داد آنلاین نویسی با تمام سختی ها و استرس هایی که برای شخص نویسنده داره چقدر می تونه لذت بخش باشه.
از آدم هایی براتون گفتم که به وجودشون ایمان دارم حتی اگه توی سرم زندگی کنن و تمام تلاشم رو کردم تا شما هم مثل خودم با قلبتون احساسشون کنید و از پس کلمات و جملاتی که نوشتم اون ها رو ببینید.
اومدم بهتون بگم این نهایت تلاش من برای روایت این قصه در تمام این ۱۲۳ پارت بود که با عشق فراوان تایپ کردم.
تشکر ویژه دارم از دوستانی که برای حضورشون در اینجا ارزش قائل بودن و با کامنت هاشون اعلامش کردن.
بسیار بسیار ممنونم که با حمایت های شما وجود «مونالیزا» در چارت برترین ها ثابت بود... چه در رمان های برتر هفته، ماه و سال و چه در پر بحث ترین ها!
و تشکر می کنم از دوستانی که به قلم و تعهد کاری بنده در رابطه با پارت گذاری به موقع اعتماد کردن و اشتراک رمان رو خریداری کردن.
و همچنین تشکر می کنم از دوستانی که عقیده داشتن سکه هایی که می گیرن بنده رو ثروتمند نمی کنه و به عشق رمان با سختی های سکه گرفتن کنار اومدن و همراهم بودند .
و همچنین تشکر می کنم از دوستانی که رمان رو بدون سکه و رایگان خوندن؛ اما خودشون رو مسئول دونستن کامنت هایی جهت حمایت از رمان بذارن.
خداحافظ خانواده ی مظفری
خداحافظ خانواده ی رفیعی
و خداحافظ خانواده ی امینی
💚💚💚
رمان جدید بنده با نام «مهمیز های سیاه» در ژانر مافیایی و اکشن و با قصه ای کاملا متفاوت در حال پارت گذاری در بخش آنلاینه که همراهی شما رو با عشق می طلبه💚
امیدوارم از رمان لذت برده باشید و بدونید که دوستی ما پایداره💚
لطفا در نظرات خود از نوشتن در مورد تعداد پارت ها و یا کوتاه بودن پارت ها جدا خودداری کنید.
از توجه و درک شما سپاسگزاریم.
آزاده دریکوندی | نویسنده رمان
وای چقدر قشنگ تعبیر کردی😍همونطور که من میخواستم😍به مونالیزا خوش اومدی و امیدوارم ازش لذت ببری عزیزم💚
۴ ماه پیشRoghayeh
00من مطمئنم فزهاد طرف فریال و معین و میگیره 🙃خیلی کنجکاوم تا واکنش فرهاد و ببینم
۴ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
واکنشش توی پارتهای جلوتره😍بله دیگه امکان نداره پشت خواهرش رو نگیره🥺
۴ ماه پیشفاطمه
00من بالاخره اومدم آزاده🤓🤓😁 و چه قدر عقبم دختر. خیلی دلم براش تنگ شده بود🤧🤧😍😍🤓🤓
۷ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
خوش برگشتی😍😍منتظر کامنتهاتم🥺
۷ ماه پیشZarnaz
۱۹ ساله 002- از همه خوانواده اش خوشم میاد الا خواهرش به فریال قشنگم خیلی گیر میده البته حق داره ها با اون قوانین بزرگ شده ولی خوب نباید با فریال ما اینطوری رفتار کنه😜🙈
۸ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
منم از همهی خانوادهاش خوشم میاد به جز.... به قول نیلوفر سامانی در آینده مشخص میشه🤣 قراره توی این رمان کلی اختلاف نظر و قضاوتهای بیجای آدمها و انواع خانوادهها رو ببینیم🤗
۸ ماه پیش(فن عطا) رویا
00نمیدونم چرا ولی به نظرم مصطفی رو میگی
۷ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
شایدم🧐
۷ ماه پیشمنیر
00سلام من یه چند روزی مسافرت بودم، از امروز ادامه رمان رو شروع کردم. مثل همیشه عالی😍
۷ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
سلام عزیزم خوش برگشتی به رمان😍امیدوارم مسافرت هم بهت خوش گذشته باشه😍
۷ ماه پیشسارای
00عالی بود مثل همیشه
۸ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
😍💚خوشحالم دوست داشتی
۸ ماه پیشهانا
00مثل همیشه عالی.ممنون بابت پارت طولانی
۸ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
ممنونم😍💚
۸ ماه پیشنسترن
00🌹
۸ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
😍
۸ ماه پیشنفس
00سلام عزیزم خوش اومدی بی صبرانه منتظرت بودیم و مرسی بابت این پارت زیبا و طولانی❤️
۸ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
سلام گلم ممنونم😍💚
۸ ماه پیشPrya
00بعد یه هفته که خیلی طولانی تر از یه هفته بودش این پارته لازم بود🥲بابای معین از اون آدم مهربوناس بنظرم.اره پیمان بهش گفت با یه قرص بهتر خودکشی میکردی نه این کلسیم بود فک کنم بعدش فریال میره خونه فرهاد
۸ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
واقعا دیدی چقدر دیر گذشت... 🥲 وای کلسیم🤣🤣 ترمهی احمق
۸ ماه پیشZarnaz
۱۹ ساله 00امیدوارم 50 تا لایکو بدن که پارت هدیه گیرمون بیاد 😁🙈ای افراد خاموش لطفا یه لایک بدین یه نظرم بنویسی🙏☺️درباره عکس شخصیت هام به نظرم عکس ها خیلی به شخصیت ها میخوره مخصوصا معین به عکس خیلی میاد😁
۸ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
دیگه خودمم میدونم به این سرعت پنجاه تا لایک نمیگیره رمان... بدجنس بازی دراوردم که هدیه ندم😄
۸ ماه پیشZarnaz
۱۹ ساله 003-اولیش نمیدونم ولی دومی فکر کنم باترمه صحبت میکنه که بره دور زندگی خودش و داداش رو رها کنه چون دوستش نداره 😁🥴4-اره درسته خیلی عذادار نبود ولی حتما سنش بالا بوده 🙈😁
۸ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
نه اتفاقا سن روزبه بالا نبود و حتی از عطا هم کوچیک تر بود. خانوادهی مظفریان دیگه... فرق دارن! ما خودمون هم اینجوری بیخیال نیستیم ولی هستن آدمهایی که سریع کنار میان با مرگ دیگران
۸ ماه پیشZarnaz
۱۹ ساله 00به به چه پارت طولانی قشنگی مرسی❤️آخی معین عزیزم دلش برای فریال تنگ شده😪1-اره یادمه وبه نظرف اختلاف سنیشون درسته زیاد ولی همو درک میکنن شاید در زندگی آینده مشکلاتی داشته باشن ولی باهم حلشون میکنن 🤗
۸ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
قربونت زرناز مهربون😍راستش برام سواله که چجوری از سایت کامنت میذاری؟ آخه رمانهای سکهای و وی آی پی فقط از طریق اپ میشه کامنت گذاشت. به منم یاد بده بهش نیاز دارم🙈💚
۸ ماه پیشهاناخانوم
۲۰ ساله 00من عاشقانه هارادوست دارم هرچند زندگی واقعی خوشی وغم کنارهم داره،۱بهم میان تصورم ازمعین کسی مث شهاب حسینی بود۲مذهبی به روزوبسازخخ۳دیگه فرهادچطوربگه که نمیخوداش وچراخودشاکوچیک میکنه وکاراش ازروحسادت۴بله
۸ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
شهاب حسینی یکی از بازیگرای مورد علاقهی منه🥺💚سومی هم درسته... خوشحالم دیالوگهای دژاوو یادتونه😍
۸ ماه پیشپرنیا
10مرسی بابت پارت طولانیت بنده خدافریال خودش مهربونه نازنین فک کنم بخادبدواسش خواعرشوهربازی دربیاره.اذیت میشه ولی خداروشکررضا هست🫠🥰
۸ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
واقعا فریال خیلی مهربونه😍 خودش خواهرشوهر خوبیه بی انصافیه یکی واسش خواهر شوهر بازی دربیاره🥺
۸ ماه پیش
صحرا
00رمان جالبیه اینکه ادامه داستان برادرش رو این قسمت از زندگی فریال هم میشه پیگیری کرد بیشتر جالب ترش کرده و اینکه خواهرو برادر دقیقا عاشق قطب مخالفشون میشن به ما یاداوری میکنه عشق بیشترین قدرت رو داره